خلاصه رمان:“آهو غفار” گرافیست با ذوق و استعدایست که در شرکت استاد دوران دانشجویی اش مشغول به کار است. از دار دنیا فقط یک دوست صمیمی دارد که او هم با ازدواجش از زندگی اش کمرنگ می شود. او مدتیست تعقیب کننده هایی دارد که مشکوک اند تا این که یک شب به دلیل تب بی موقع اش از خانه بیرون می زند و ربوده می شود و با این ربودن دریچه هایی از عشق و نور به سمت آهو و زندگی یکنواختش باز می شود.